خيانت تنها اين نيست که شب را با ديگري بگذراني ... خيانت ميتواند دروغ دوست داشتن باشد ! خيانت تنها اين نيست که دستت را در خفا در دست ديگري بگذاري ... خيانت ميتواند جاري کردن اشک بر ديدگان معصومي باشد ! گناه تنها کردار زشت نيست ... گناه ميتواند ذهن هوس آلود باشد ! بايد مراقب قلب و روحش باشد ... دزد بسيار است
عشق در لحظه پديد مي آيد، دوست داشتن در امتداد زمان . عشق معيارها را در هم مي ريزد ، دوست داشتن بر پايه معيارها بنا مي شود عشق ويران كردن خويش است و دوست داشتن ساختني عظيم . عشق ناگهان و ناخواسته شعله مي کشد، دوست داشتن از شناختن سرچشمه مي گيرد عشق قانون نمي شناسد ، دوست داشتن، اوج احترام به مجموعه اي از قوانين طبيعي است عشق فوران مي کند چون آتشفشان و شره مي کند چون آبشاري عظيم،دوست داشتن جاري مي شود چون رودخانه بر بستري با شيب نرم . عشق ، دق الباب نمي کند ، حرف شنو نيست ، درس خوانده نيست ، درويش نيست،حسابگر نيست ، سر به زير نيست ، مطيع نيست ،ديوار را باور نمي کند ، کوه را باور نمي کند ، گرداب را باور نمي کند ، زخم دهان باز کرده را باور نمي کند ، مرگ را باور نمي کند؛ و در آخر سربازي نرفته نيست؛ دشمن هم نيست